جدول جو
جدول جو

معنی عروه تمیمی - جستجوی لغت در جدول جو

عروه تمیمی
(عُرْ وَ)
ابن حدیر تمیمی، مشهور به ابن ادیّه از بزرگان نهروان بود و او نخستین کسی بود که گفت ’لا حکم الا ﷲ’. وی اشعث را بجهت پذیرفتن حکمیت مابین علی (ع) و معاویه سرزنش کرد و چون اشعث توجهی به او نکرد با شمشیر به وی حمله کرد و استر اشعث را مجروح ساخت. عروه در جنگ نهروان نیز حضور داشت و یکی از کسانی بود که از این جنگ سالم بدرآمدند. او تا زمان معاویه در قید حیات بود و زیاد بن أبیه در مورد خلفای اول و دوم از او پرسش کرد و او در حق آنان بنیکی یاد کرد و در مورد عثمان، شش سال اول خلافت او را بنیکی یاد کرد و در باقی مدت خلافت، او را کافر دانست. و علی علیه السلام را تا روز حکمیت مورد ستایش قرار داد و از آن ببعد وی رامتهم به کفر کرد. و چون در مورد معاویه از او پرسش شد وی را بسختی دشنام داد. و در مورد خود زیاد بن ابیه نیز سخنان درشت یاد کرد. با وجود این زیاد وی را زنده باقی گذاشت و او بسال 58 ه. ق. به امر عبیدالله بن زیاد کشته شد. (از الاعلام زرکلی از السیر شماخی، و ابن اثیر، و الکامل مبرد، و تلبیس ابلیس ابن جوزی)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(عَ رِ تَ)
ابن بکر تمیمی. وی یکی از سه تن خوارج بود که تصمیم گرفتند علی (ع) ، معاویه و عمرو بن عاص را در شب هفدهم رمضان سال چهلم هجرت به قتل رسانند. و عمرو مأمور قتل عمرو بن عاص در مصر گشت. وی در شب معین بر عمرو بن عاص کمین کرد، اما آن شب عمرو عاص بسبب پیچاک شکم به نماز نرفت و رئیس شرطۀ خود ’خارجه بن ابی حبیبۀ عامری’ را بجای خویش به نماز جماعت فرستاد و عمرووی را بخیال اینکه عمرو عاص است به قتل رساند و خودبه فرمان عمرو عاص به قتل رسید. (از اعلام زرکلی از تاریخ ابن اثیر حوادث سال 40، و تلبیس ابلیس ص 94)
لغت نامه دهخدا
(عِ مَ)
ابن حدره بن قیس یربوعی تمیمی. شاعر و سوارکار عهد جاهلیت. بنی عبس، پسرعم او را بقتل رساندند و او نذر کرد که تا هفتادتن از آنان را بقتل نرساند لب به خمر و گوشت نزند، و چون به نذر خود وفا کرد رجزی سرود که المرزبانی آن را ذکر کرده است. (از الاعلام زرکلی از المرزبانی)
لغت نامه دهخدا